Wednesday, October 17, 2012

چنین گفت "میر حسین": دشمن دانا بلندت می کند/ بر زمینت می زند نادان دوست



تعاریف:

1-       درد؛ درد به عوامل درون و یا بیرون از سیستم گفته می شود که تحمل آن را به چالش کشیده و در بدترین حالت سیستم را به اضمحلال می کشانند. دردی که مریض را نکشد راهنمای خوبی برای حل معضلات و مرحله ای از ارتقاء کیفی "سیستم های زنده" است.
2-       درمان؛ به هر فرآیندی که در مقابل و با آدرس دهی مناسبِ "درد" به ادامهء حیات و – مواکداً – ارتقاء سیستم منجر می شود. درمان می گوییم!(توضیح اینکه اگر درمان را از طرف دیگر بخوانیم، «نامرد» خوانده می شود.)
3-       دشمن دانا به کسی گفته می شود. که علیرغم تقابل ساختاری با "ما"، درد و درمان را می شناسد و «نامرد» هم نیست.
4-       نادان دوست: مَثل بسیار روشن آن "دوستی خاله خرسه است" ، دوستِ نادان برای رفع مزاحمت "یک مگس"، مخ مریض را با تکه سنگ بزرگی که از ارتفاع رها کرده له می کند – سنگی در "چاه" که هزار عاقل نیز نمی توانند آنرا بیرون بیآورند –

متن:

حال شعر سعدی را دوباره می خوانیم:
"دشمن دانا" بلندت می کند                         بر زمینت می زند "نادان دوست"

نتیجه گیری:

توضیح اینکه: "کسانی" فکر می کنند! که با حصر "میر حسین" صدای ایشان به جائی نمی رسد. حال آنکه نمی دانند، این کلام "میرحسین" هست که "باز تولید" می شود. 

No comments:

Post a Comment