Tuesday, June 12, 2012

اصلاح یا انقلاب؟ آن هم بعد از 33 سال در جا زدن تاریخی یعنی چه؟

«سفر بر بال گردباد»
هر آن کس که باد میکارد  طوفان درو خواهد کرد




"اصلاح" یا "انقلاب"؟

 یک "افق" بلند! که به قول ضرب المثل انگلیسی: "نگاه شتر داشتن"(شتر در بیابان زیر پایش را نگاه نمی کند، بلکه همیشه "افق" روبرو را نگاه می کند- بدیهی است به هر محلی که پا می گذارد، قبلاً آن را دیده است- .) مورد نیاز هر عمل اجتماعی "مفیدِ به انجام" است.
معنی این ضرب المثل در اصطلاح همان داشتن "هدف" است.

خوب! وقتی هدفی وجود داشته باشد، می توان بر آورد کرد برای رسیدن به آن هدف چه امکانات و محدودیت هائی وجود دارد. برنامه ریزی بعدی کاری مهندسی است.
 به اندازه نیروئی که سازمان داده ای و مقاومت در مقابل آن، صحنه در گیری خودش شکل می گیرد.
چه معنی دارد بدون وجود شرایط عینی "تغییر مفید" ، پل های پشت سر را خراب بکنی.
 اینکه شرایط موجود در جامعه ایران "تغییرات زیادی را ایجاب می کند" شکی نیست. ولی این تغییرات شامل زیر ساخت های اجتماعی هم میشود. واقعیت این است که ساختارهای طبیعی اجتماع ایرانی با "نادانی" و "پول نفت" به شدت تخریب شده ، نه از "طبقه کارگر" خبری هست و نه از"طبقه سرمایه دار" ممکن است هزار ترکیب "من درآوردی" مثل "سرمایه داری "نظامی" ویا آخوندی و یا... هر اصطلاح دیگری را بسازیم. ولی باید قبول کنیم تفکر "علمی" اقتصاد سرمایه داری در ایرانِ امروز"سرکوب" شده است. ( جالب است بدانیم که این بانکهای "مقوائیِ" حاکمیت ساختهء "مثلاً خصوصی" هم، اجازه رقابت برای جذب مشتری بر اساس ارائه خدمات بهتر را ندارند!) 

یک تفاوت هائی بین "عملگرا ها" و "بی عمل ها" وجود دارد. نمی دانم شما از کدام یک از آنها هستید. ولی امید وارم  خودتان بدانید و به هرچه که "می خواهید برسید"، برسید.

به نظرصحیح تر آن است که قبول کنیم که این "نتیجهء اقدام" است که اهمیت دارد و تعریف "اصلاح" و یا "انقلاب" را باید با توجه به  «نتیجه ای که واقعاً حاصل شده است» بدست آورد!  
شرایط مملکت سخت است. نه که نگران خارجی جماعت باشیم که، باید از"نادانی" حاکم، که در گوشت و پوست و استخوان ما بیشتر از "حکومت ما" وجود دارد، نگران باشیم.
یقین آن است که با همان ابزار و وسایلی که در 33 سال گذشته، ملت ما و روشنفکران ما نتوانسته اند "کار مفیدی" انجام بدهند. در 33 سال آینده هم نخواهند توانست!
در این شرایط هیچ کاری "زیباتر" از سازمان دادن "افکارعمومی" برای اینکه بدانند چه می خواهند و چه حقوقی دارند و برای رسیدن به خواسته هایشان "چکار" میتوانند و باید انجام بدهند، نیست. و این مهمترین اقدام و کارِ مفید، درست و عملی است.
الباقی مباحثات "داستان" نباشد. "بهانه" است.
و... بهشت به "بها" دهند و نه به "بهانه"!




No comments:

Post a Comment