Tuesday, May 15, 2012

نقدی برپرهیز از«اصلاح طلبی قلابی» آقای جلائی پور

جناب جلائی پور در مقالهء – پرهیز از «اصلاح طلبی قلابی» آدرس مقصد بعدی؟! می دهند و دعوت به انتظار برای رسیدن به موعد انتخابات یازدهم. ایشان هنوز متوجه نشده اند که آنچه در مبارزه اهمیت دارد «راه» است ونه «رسیدن»…چرا؟
امروز به یاد دوره ای که پروژه «هر ۹ روز یک بحران» مشابه وضعیت امروز ایران در حال انجام بود،  بدنبال نوشته ای از آقای «عباس عبدی» در سال ۱۳۷۹ و در روزنامه مشارکت، سری به آرشیو آن سال زدم ۲نکته قابل یادآوری دیدم.
اول آنکه آقای جلائی پور از اکبر گنجی – سردار تخریب جایگاه هاشمی نزد روشنفکران – دفاع جانانه کرده بودند.(مضمون حمله و دفاع فرقی نمی کند نتیجه را همه دیده ایم).
دوم آنکه آقای عباس عبدی با اشاره به صحبت های آقای مصباح و…عسکراولادی و عقلای محافظه کار در تهیج مخالفت های جوانان اصلاح طلب حیران بوده اند که عقلای این قوم با وجود علم به حساسیت های جوانان حامی اصلاحات چرامرتب با سخنان تحریک کننده، آنان را علیه خود می شورانند؟
یاد مطلبی که در همان زمان در یادداشتی نوشته شد و در جواب سئوال ایشان اشاره میکرد اقدامات آقایان از «کسر عقل» نیست بلکه با انداختن پروژکتور به در گیری های آزادیخواهانه و در پشت تاریک آن «هیاهو»ها چیزی را دارند از ملت مخفی نگه می دارند، افتاده بودم که در آرشیو محقری آن را پیدا کردم.
واما بعد…
محدود کردن مبارزه اصلاح طلبانه به انتظار برای رخداد های مهم آینده،(…رخدادهای مهم آینده، از جمله انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، همچون انتخابات مجلس نهم، براساس تصمیم برآمده از گفت و گو و عقل جمعی‌شان عمل خواهند کرد. سیدمحمد خاتمی، احزاب محوری و شخصیت‌های کلیدیِ در فشار و حصر و حبسِ این جریان و بدنه‌ی نخبگان سیاسی اصلاح طلب در اتخاذ این تصمیم کلیدی‌ترین نقش را خواهند داشت، صرف نظر از این‌که اصلاح طلبی قلابی و دکوری چه سازی خواهد زد.) – کپی پیست شده از جمع بندی نوشته ایشان – مگر نه این است که «تابلو ئی» آشکار از «اصلاح طلبی قلابی و دکوری» است؟
ترجیح می دهم دوستان را به یادداشتی در سایت بالاترین تحت عنوان«میرحسین موسوی رئیس جمهور منتخب ایران وهنر سیاست ورزی» رجوع دهم. واین مطالبه را که جناح حاکم «همین امروز» باید برای نجات «دنیای حقیر خود» رئیس جمهور منتخب مردم را به رسمیت بشناسدو تقاضای «حل معضلاتی» را که «دولت نادانی» بر میهن تحمیل کرده از ایشان داشته باشد.

جناب جلائی پور
جنبش اصلاح طلبی همین امروز شعار و عمل «معین و تعریف شده» دارد:
«ذهن آگاه و وجدان بیدار ایرانی» با شناخت راهکارهای اعمال حاکمیت «غیر مشروع» در چنین شرایطی است که:
۱اسیر بلند پروازی «شهروند ایرانی » برای حمایت از «نادانی» حکام نمی شود و به عنوان «شهروند جهانی» از هرگونه بلند پروازی هسته ای حکام حمایت نخواهد کرد.
۲- به عنوان «شهروند ایرانی» حداقل مطالبات خود را که در بر گیرنده:
-
آزادی بلاشرط و فوری زندانیان و محصور شدگان سیاسی ،
-
پایان دادن مصادره «جمهور» اسلامی و تسلیم به نتیجه انتخابات ۱۳۸۸ ،
-
و تشکیل کابینه رئیس جمهور منتخب مردم «میر حسین موسوی » برای پیش برد هرگونه مذاکره بین المللی است، راخواستار است.
دنیا و مذاکره کنندگان کشورهای ۵+۱ باید بدانند که تا زمانیکه با «نمایندگان مشروع» مردم ایران «طرف مذاکره» نیستند، هر گونه «تحریم اقتصادی» ایران و یا هر گونه «تقابل نظامی» با جناح حاکم جز ضربه زدن به «جنبش مردمی» در ایران حاصل دیگری ندارد و صرف زیاده طلبی های جناح های حاکم توجیه کننده رفتارهای منفعت طلبانهء «دنیای متمدن » امروزی نمی تواند باشد.) نقل از یادداشت – «ما» و «مذاکرات ۳ خرداد در بغداد» -
*توضیح لازم اینکه ریشه های «جامعه شناختی» راهکارهای «تابلو» از «اصلاح طلبی قلابی و دکوری» که آقای جلائی پور آدرس غلط می دهند در این مقال نمی گنجد و لاکن محل مباحثه ای ضرور می تواند باشد.

حال که دولت «کودتا» عرضه اشعار سهراب سپهری را نیز در نمایشگاه کتاب امسال بر نتابیده و ممنوع کرده است. این بادداشت را با استناد به راه کار ارائه شده از سوی «سهراب سپهری» خاتمه می دهم:
چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید.
واژه ها را باید شست. واژه باید خود باد، واژه باید خود باران باشد.
چتر را باید بست. زیر باران باید رفت.
فکر را، خاطره را، زیر باران باید برد.
با همه مردم شهر، زیر باران باید رفت.
دوست را زیر باران باید دید.
عشق را زیر باران باید جست.
زیر باران باید بازی کرد.
زیر باران باید چیز نوشت، حرف زد، نیلوفر کاشت.
زندگی تر شدن پی در پی
زندگی آب تنی کردن در حوضچه ی «اکنون» است.
۴ بامداد ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۱

No comments:

Post a Comment