Sunday, April 29, 2012

وجدان های بیدار، نقش خطی که در سیمای تاریخ، می درخشند


نقدی آزاد بر کتاب «وجدان بیدار» توصیه شده برای مطالعه توسط جناب آقای مهندس میرحسین موسوی رئیس جمهور منتخب و در حصر ایران، در ملاقات با فرزندان محترم ایشان.



نقل است که یکی از بزرگترین شخصیت های تاریخ ساز در جامعه بشری در دورانی که در سیبری در تبعید اجباری قرارداشته به اصرار خرده نان های «حداقلی را که مقدور بود» جمع آوری و برای گنجشک ها می برده و در ضمن اعلام میکرده که «دلم به حال این موجودات ضعیف می سوزد. چراکه نمی توانند «حزب» تشکیل بدهند.»



کتاب وجدان بیدار مربوط به دوره ای از تاریخ کلیساست که در این دوران نهضت ضد اشرافی گری و تشریفات دست وپا گیر کلسیا های  عظیم و با شکوه با پدیده ای بنام کلیسای پروتستان روبرو شده و عملاً مکتب و مذهب مسیحیت با یک جدل عینی «ناشی از زندگی جاری» به دو شقه تقسیم می شود.
ولی درطی مسیر زندگی «پروتستان های ظلم ستیز و آزاد اندیش» در اندک زمانی با غلبه «قدیسی» که خود را و دیدگاههای شخصی خویش را حق برحق می داند،به  این صرافت می افتد که وظیفه به بهشت فرستادن تمامی مومنین را بر عهده دارد و در مدت زمانی کمتر از یک عمر انسانی دوران «زبان دوزی» مخالفان شخص قدیس جدید را به تجربه می نشیند و قصه تلخی است که علیرغم فصل های کوتاهی از حضور مردم شهر نشین در مباحث دینی یکی از درس های اساسی تاریخ بشر را که توسط هابیل و قابیل قبلاً تجربه شده بود به منصه نمایش می کشاند.
اصل ماجرا روشن و تکراری است و آن اینکه علیرغم وعده الهی  براصل «پیروزی حق بر باطل» این باطل است که برای رسیدن به خواسته ها و امیال صاحبان – متوهم – و خود فریفته قدرت حکومت ایدولوژیک به دلیل عدم رعایت حداقلی از قواعد بازی های اجتماعی ، «جسم و جان » مخالفان خود را بر صلیب «نادانی مردم» و «آتش جهل خود و جامعه»  می کشانند. ودراین میان همواره مظلوم ترین اقشار جامعه «قشر بافرهنگی» است که ضمن شناخت حداقلی حق و در دفاع از حقوق حق مدارانه مردم،  چون حاضر به استفاده از هر ابزار ناجوانمردانه نیست و با سینه فراغ «حقیقت طلبی» صادقانه و بی تزویر، در عرصه نبرد اندیشه حاضر می شوند، بازنده این میدان نابربرند.
نکات برجسته ای که در این کتاب مشاهده می شود و ارزش یکبار خواندن را به آن اعطا می کند (در این خصوص و برای این قلم،  توصیه میرحسین موسوی تنها دلیل بوده) می تواند در موارد ذیل نمود یابد:
-          صاحبان قدرت ناشی از ایدولوژی به زودی و به هزار و یک دلیل مذهب را با امیال و خود خواهی های خود آلوده می کنند. آنها به سرعت اعتقاد به خداوند را به اسلحه اعمال قدرت خویش  تبدیل کرده و در خوش بینانه ترین حالت وظیفه فرستادن حتی اجباری شهروندان به بهشت را بر دوش خود احساس می کنند. امری که خود باعث دوری بیشتر مردم از بهشت موعود ولی حاکم می شود.
-          صاحبان قدرت ناشی از ایدولوژی در صورتی می توانند به حکومت خودکامه خود ادامه دهند که به انواع اقسام روشهای نا مرسوم و دروغ و نیرنگ دست یازندو بدین سان  بطالت حکومت خود را بیشتر به نمایش بگذارند و بر این اساس است که ضد خود را و ضد خدایگان خود را در جامعه ایجاد و توسعه می دهند.
-          اندیشمندان روشنفکر و با «وجدان»  به دلیل عدم استفاده از دروغ و نیرنگ و ریا در واقع در مقابل رقیب که خود را معیار حق وباطل فرار می دهد از قبل خلع سلاح بوده و هماره  پشتوانه بدست آمده با سالها صداقت و عبادت و بردباری در مقابل شهروندان معمولی را در اثر خدعه صاحبان زور وزر و تزویر از دست داده اند و با بدترین روشهای غیر انسانی «سرکوب و منکوب» شده اند.
-          آنچه به عنوان کینه شخصی ژان  کالون (1509-1564 م) و سباستین کاستیلو(1516-1563 م) در این کتاب برجسته شده هر چند بسیار شبیه کینه شخصی فی مابین رئیس جمهور و نخست وزیر سالهای پیش «می نماید» ،  به اعتقاد این قلم نمی تواند توجیه خوبی برای معرفی کتاب توسط مهندس موسوی برای مطالعه آن باشد. اصل اینکه روشنفکرانه ترین اندیشه های «اصالت بشری» در مقابل «اصالت کلیسا» در مرکز بیشترین فشار های آدم سوزی و مرکز حکومت های ایدولوژیک ظاهر شده و ضرورت «آموزش»  و«آموختن»  شهروندان برای «عدم تحمل ظلم» جاری از جانب حکام بیشترین درسی است که از خواندن این کتاب می توان گرفت و این مهم که «تخریب بنیان دین و عدالت در نمونه های متعدد تاریخی که کتاب «وجدان بیدار» نیز در یکی از برهه های آن شکل گرفته همواره بنام دین و عدالت شکل گرفته» ودراین  روند نابرابربوده  که « بنام دین» « به فرستادن اجباری آحاد جامعه به بهشت » و «بنام عدالت» «به تقویم و تملک  اجباری ثروت های جامعه توسط حاکمان» رسمیت داده می شده است .

زمانه غریبی است که در غیاب اجباری معرفی کننده کتاب، صاحب این قلم که به هزار و یک دلیل حتی حاضر نبوده یک بار بطور کامل و درگذشته کتاب «وجدان بیدار» را با رغبت و تا آخر بخواند. باید کتاب را به رغبت و چند باره برای پیدا کردن منظور «دوست در حصر» بخواندو باز هم بخواند و سعی کند رمز مورد نظر « دوست» را در آن باز یابی و ارائه دهد. امید آنکه به بیراهه نرفته باشد.


اردیبهشت  1391 تهران

Saturday, April 28, 2012

بیانیه نمایش انتخاباتی 15 اردیبهشت


دوستان سبز

بیانیه شرکت در «نمایش خیابانی 15 اردیبهشت» به منظور تثبیت حداقل خواسته های این اقدام مشترک «سبز» براساس متن فوق پیشنهاد می شود. دوستانی که امکان باز نشر و انتشار آن را داشته باشند در این مهم یاری کنند.حضور هر یک «معترض»» به مثابه تاکید مجدد بر مفاد این بیانیه خواهدبود

Friday, April 27, 2012

لاجرم یعنی لابد است و باید انجام شود


جناب آقای سید مجتبی واحدی
با سلام،  ضمن تشکر از قدر شناسی در هر بند از نوشته گرم و صمیمی تان در مطلب منتشره در «گویا نیوز» و تشکر از اعلام آمادگی مشتاقانه برای روشن ساختن ابعاد دعوت جناب آقای دکتر خزعلی برای حضور در انتخابات میان دوره ای تهران موارد ذیل با توجه به ذیق وقت و اهمیت بسیار چشمگیر مشارکت جنابعالی و دوستان خارج از کشور، در پیش برد برنامه هفته آتی به تفکیک «موضوعی» به استحضار می رسد. امید است با کنترل مطلب با جناب آقای دکتر خزعلی وظایفی که برای جنابعالی و اپوزیسیون خارج از کشور در نظر گرفته شده است را در اسرع وقت عملیاتی بفرمایند.
و اما موضوعات مطرح به ترتیب پاسخگویی به سئوالات از آخر:
فرض یقین این است که آرای ریخته شده در صندوق ها اصلاً شمرده نخواهد شد.(اگر اشتباهاً این آرا شمرده شودنیز چیزی از دست نرفته است.)
فرض محتمل این است که آقای « علی مطهری» در طی هفته جاری از هرگونه حمایت «تک رای» دکتر خزعلی برائت خواهند جست و در این حالت معنی تاکتیک و استراتژی اعلامی دو صد چندان خواهد شد.
فرض محتمل دیگری هم وجود دارد و آن این است که با توجه به مخالفت جدی آقای حداد و دوستان ایشان برای حضور «علی مطهری» در لیست اصولگرایان متحد – که حتی باعث کم رنگ شدن نقش وحدت آفرین؟! آیت الله مهدوی کنی در ایجاد وحدت در میان اصولگرایان شد. حتی در صورت رای آوردن آقای علی مطهری در دور دوم- مشابه آنچه در دور اول اتفاق افتاد – نام ایشان در لیست انشاء نوشته شده قبل از 12 اسفند هم نباشد و اعلام نشود.(این مهم با فرض عدم دعوت دکتر خزعلی هم و جود داشته و هنوز وجود دارد.)
و ما قبل از آخر:
حدود «8 ساعت» از انتخابات 1388 (سه سال گذشته ) تاکنون در روز 15 اردیبهشت، دولت مستقر مجبور به تامین امنیت شهروندانی است که در حوزه های رای گیری حضور خواهند یافت و هر چه حضور شهروندان در حوزه ها که می تواند وباید از انتخابات دور اول که با «ضریب 2» و تمام ضرب تمنای «مصادره به مطلوب کنندگان جمهوری اسلامی در تهران دومیلیون سیصد هزار نفر اعلام شده است» بیشتر باشد. معنای مورد نظر دکتر خزعلی پر رنگ تر خواهدشد.
فرض یقین این است که علیرغم وجود شناسنامه در جیب شرکت کنندگان در نمایش «خیابانی انتخابات» همه معترضین مایل به دادن آن «تک رای» به علی مطهری نباشند!! ولیکن محتمل است که بخشی از شرکت کنندگان در کاروان های اعتراضی به اصل «دروغگو نبودن» و «تنها صدای معترض» بودن ایشان رای هم بدهند. و فرض محتمل دیگر آنکه هر آینه کسانی از معترضین نیز ممکن است به دلایل کاملاً شخصی به هر کدام از کاندیدا های باقی مانده برای دور دوم – محجوب ، جلودار زاده، توکلی ، کاتوزیان (اگر استعفا نداده بود)و ... نیز رای بدهند.
توجه داشته باشید در سناریو از قبل نوشته شده هیئت رئیسه ای که اصلاً انتظار آن را – حتی شمای اپوزیسیون خارج از کشور هم نمی توانید تصور نمائید- چیده شده که در آن از علی لاریجانی، باهنر ،توکلی و...نیز خبری نخواهد بود.
و اما تحلیل مورد انتظار جنابعالی و دوستان که فکر می کنند «ضربه ای چیزی بر سر مبارک دکتر خزعلی» وارد شده است:
-         شرایط بین المللی به شدت تحت تاثیر بحران اقتصادی در جهان سرمایه داری و انتخابات پیش رو در آمریکا حاد و حساس است.
-         برای جنگ طلبی و بر هم زدن قواعد بازی از طرف جمهوری خواهان آمریکا که به شدت به پیروزی بر اوباما نیاز فوری دارند هیچ گونه «محدودیتی» نمی شود قائل شد.- یاد آوری می شود حمله نا کام ارتش آمریکا در دوره کارتر به صحرای طبس و گروگان گیری که به مهمترین عامل پیروزی ریگان در انتخابات و در رقابت با کارتر «محبوب» در آن سال ها منجر شد-.
-         برای جناج جنگ در اسرائیل هم انگیزه کافی برای کمک به جمهوری خواهان برای شکست «اوباما» در این انتخابات وجود دارد.
-         در میهن ما هم قواعد بازی یکی پس از دیگری بر هم زده می شود. بخش قابل توجهی از جناح های «مصادره کننده جمهوری اسلامی» برای تداوم سیاست های «غلط و نامربوط» به جنگ در منطقه نیاز دارند و در این مسیر از هیچ اقدامی کوتاهی نخواهند کرد.
فاز اخیر یعنی حذف حتی «علی مطهری ها» از مجلس ، بی اثر کردن همه مراجع مذهبی، خنثی کردن حضور آقای هاشمی و... موضوعات بسیار متنوع دیگر که در این مقال نمی گنجد. در شکل گیری بدبختی و جنگ در منطقه و عقب کشیدن تاریخ به یک دوره عقب تر در حال انجام است.
سمفونی مرگ و ناقوس جنگ نواخته شده ...
با این همه برنامه که برای ما و حتی «میزبانان شما» ریخنه شده چه باید کرد؟
آنچه از معترضین به شرایط حکومت «نادانی» در اقتصاد و سیاست کشور و «مبارزان صف اول تمدن بشری» در ایران بر می آید حضور «بی دریغ» برای خنثی کردن همهء سناریو های «جنگ طلبی» است که با «حضور موثر مردم در صحنه» ممکن است. فرصت 15 اردیبهشت شاید تنها فرصت باقی مانده است. حضور میلیونها تهرانی و رصد این حضور توسط خبرگزاری های خارجی و داخلی و تمامی «شما عزیزان» که با «سرمایه و اعتبار جنبش سبز» در استودیو های خبرگزاری های مترقی می توانید حضور داشته باشید، می تواند نقش آخرین تیر «آرش» را در این مقطع از تاریخ بازی کند. حتی یک ساعت از فرصت باقی مانده را نباید از دست داد!!

شاید سئوال بفرمائید که موضوعی به این اهمیت چرا زودتر مطرح نشده است، در این خصوص دو اصل اساسی می بایستی منظور گردد.
1-      در  پست نوشته های متعدد و در سایت دکتر خزعلی که مورد اعتراض اپوزیسیون «بالاترین نشین» واقع شده، موضوعات به جزء اشاره شده و لی خوانده نشده.
2-      انتظار میرفت در خواست قبول نقش و حضور فعال در این فراخوان و از طرف ایرانیان خارج از کشور به صورت داوطلبانه و پس از لمس موضوع صورت گیرد. چرا که بدون این پیش نیاز قرار بود در چمبره بحث های نظری فرصت اقدام ضروری از دست برود.
ضمن تشکر مجدد از ادبیات دوستانه شما در نگارش «سئوال گونه» از آقای دکتر خزعلی، جوهره آنچه باعث می شود یک مرتبه و بصورت نا غافل «سید محمد خاتمی در انتخابات شرکت کند» و یا «دکتر خزعلی پس از اعتصاب غذای سنگین و نفس گیر با شور غیر قابل باور، برای برخی از دوستان اپوزیسیون، همهء آبروی چندین ساله را به یک ضرب خرج کنند»، در این نوشتار آمد.
به استناد آنچه از آخر بازی آورده شد. در روز 15 اردیبهشت 8 ساعت «لاجرم» برای ساختن تاریخ در پیش است. ماموریت شما و دوستانتان در خارج از کشور با رسانه هائی که در اختیار دارید!! دعوت از مردم در تهران است که در این کارناوال، حضور چند میلیونی «مسالمت آمیز» بدون درگیری و «چشمگیر» داشته باشند و «رصد بین المللی» این حضور هر چه با شکوهتر و در مقابل چشمان جهانیان وظیفه بعدی شما خواهد بود.
دنیا در مقابل این اقدام هوشمندانه  در خنثی کردن «جنگ طلبی» مدیون «ایرانیان » خواهند بود.
(نظرات تکمیلی و حتی نقد اساسی این دیدگاه مورد نیاز فوری است و منتظر آن خواهیم بود.)
8 اردیبهشت 1391





Tuesday, April 24, 2012

اعلام حضور سبز



آقای طاغوت !!
می دانیم که برای شما و دنیا تازگی دارد.

ما شهروندان معترض به شمرده نشدن «رای هایمان در 22 خرداد 1388» به رئیس جمهور منتخب میر حسین موسوی!!
ما شهروندان معترض به نقض آشکار «حقوق ملت» با انتصاب فردی مریض به ریاست جمهوری !!
ما شهروندان معترض به حصر رهبران جنبش «سبز» «ایران صلح جو» و زندانی نمودن بهترین فرزندان میهن!!

روز 15 اردیبهشت در یک نمایش انتخاباتی در خیابان های تهران حضور خواهیم یافت!!
البته بهترین و شادترین لباسهایمان را به تن خواهیم داشت!!

وبا حداقل یک «تک رای» به موثر ترین معترض از نمایندگان مجلس هشتم جناب آقای «علی مطهری» علیرغم اختلاف های عملاً موجود با جناب ایشان!!
بازی چیده شده عوامل تان را برای مجلس نهم که مجلس «انتصابی» شما میباشد، بر هم خواهیم زد.

ما شهروندان معترض بدینوسیله ابلاغ می نمائیم :
برای نجات دنیای خود چاره ای به جز قبول نتایج انتخابات 1388 را ندارید.
برای آخرین باربه جنابعالی و عوامل تان فرصت می دهیم که «بجای تحمل سخیفانه ترین تحقیر های یک جریان بیمارتا آخر یک دوره از دولت نادانی ویا خیانت» ، از گناه مرتکب شده استغفار بکنید!! وبراساس منابعی ازنتیجه انتخابات 1388 که در اختیار دارید، «با دعوت ازآقای مهندس میرحسین موسوی برای تشکیل کابینه مردمی» به بزرگترین اشتباه زندگی خود خاتمه دهید.
(ما از میرحسین خواهیم خواست این عذر خواهی را بپذیرند!!)




Wednesday, April 18, 2012

مردم قضاوت خواهند کرد!!



در فضیلت دعوت آقای دکتر خزعلی برای انتخابات « تک رای » در تهران

واقعیت این است که انتخابات به مفهوم گزینش از میان چند گزینه معنی می دهد. در هر انتخاباتی که بی دغدغه از دغل بازی انجام می شود برآیند نیروهای اجتماعی به نسبت لیاقتشان سهم خود را به دست می آورند. صرفاً زمانی که غشی از جانب یکی از طرف های ذینفع در انتخابات تشخیص داده می شود، انتخابات به اختلافات تبدیل شده و توزیع سهم طرف های انتخاباتی بر اساس شایستگی آنها نخواهد بود.
واقعیت این است که صرفاً و حداکثر2% از جمعیت در یک جامعه در موقعیتی هستند که می توانند و یا انگیزه دارند صحت برگزاری یک انتخابات را زیر سئوال ببرند. مردم وشهروندان به هزار و یک دلیل خواهان جامعه ای هستند که آنها را «واندارد» تا مواظبت از صحت برگزاری انتخابات را نیز خود بر عهده داشته باشند.
این موضوع عیناً در رعایت انصاف و توصیه به اخلاق نیز تکرار می شود چه آنکه بخش حداکثری از مردم بطور معمول قادر به ستمگری  نسبت به دیگران نیستند آنچه از عامه مردم در یک جامعه سالم می توان انتظار داشت این است که ظلم را تحمل نکنند.
در رعایت و اولویت دادن مصلحت عمومی بر منافع شخصی نیز عیناً این وضعیت تکرار می شود، اکثریت آحاد جامعه پس اینکه در رعایت منافع جامعه از حقوق حداقلی خود نیز چشم پوشی کرده و با قناعت پیشه گی زندگی خود را اداره کردند،با پدیده هائی مشابه اختلاس 3 میلیارد دلاری ( مشت نمونه خروار) متوجه می شوند تمام تارهائی که با قناعت «ریسیده بودند» «رشته شده» و راه نجات مصلحت جامعه به سیکل معیوب قناعت بیشتر و زندگی حداقلی تر مبتلاست و آنها در این گردونه گرفتار، درحالیکه آن اقلیت 2% بالا معمولاً از این قناعت پیشگی معافند.
درخواست آقای دکتر مهدی خزعلی برای شرکت همه «معترضین» به سلامت انتخابات و دادن «یک تک رای» به آقای مطهری که علاوه بر نمایندگی حداقلی ازصدای اعتراضی مردم به گردش نا جور اوضاع در سالهای اخیر، حسب شناخت ایشان حداقل شخصی شهره به دروغگو بودن نیستند. با توجه به اینکه اصراری هم بر شمارش صحیح آرای ریخته شده به صندوق ها ندارند. این امکان را فراهم می نماید که در دور دورم انتخابات تهران  که به روال معمول تعداد شرکت کنندگان آن بایستی کاهش هم داشته باشد ( چرا که گزینه های ممکن محدود تر شده و شهروندانی که فقط به مهر شرکت در انتخابات نیاز دارند، معمولاً در این دور شرکت نخواهند داشت.) این فرصت را به معترضین به انتخابات قبلی می دهد که با «حضور» و«نمایش حضور» در حوزه های رای گیری اهمیت اجتماعی خود را به آدم وعالم نشان دهند.
فضیلت اول این پیشنهاد دعوت به حداقل عمل اجتماعی است. کنشگران اجتماعی اگر به حقانیت ادعای خود باور داشته باشند. در عصر اطلاعات وحضور آمارگیری های علمی متخصصین آمارگیری می دانند که برآورد تعداد معترضین در این اقدام وابسته به شمارش آرا نیست.
فضیلت دوم این پیشنهاد باز کردن راه مذاکره و مصالحه جهت اصلاح امور است که در صورت شمارش صحیح آرای اخذ شده و پذیرش اعتراض معترضین به دنبال آن ، فراهم خواهد شد.
در شرایطی که به خاطر حضور «دشمنان» واقعی و خیالی که به خاطر «مصالح جامعه» اجتماع بیشتر از دو نفر از معترضین به انتخابات سال 1388 غیر قانونی و خطرناک شده است. تامین حداقل امنیت برگزاری انتخابات اعلام شده توسط دولت مستقر، وظیفه ای است که نمی شود انجام نداد و تشخیص اینکه در این فرصت می توان راه های مدارای ملی را باز کرده و صفوف نفوذ «دشمنان» از «هر نوعی» را مسدود کرد، نهایت هوشمندی است. که فضیلت وجود این هوشمندی نزد یکی از فرزندان «زجرکشیده ملت» را می توان و باید، به تک تک آحاد جمعیت این سرزمین کهنسال، «تبریک» گفت.




30 فروردین 1391

Sunday, April 15, 2012

پاسخ به دعوت «دکتر مهدی خزعلی» در انتخابات دور دوم تهران


ما بسیاریم!!
اعلام حضور در زمین حریف ، هم تاکتیک هم استراتژی

1- تاریخ تحولات اجتماعی در جامعه ما سرعت چشمگیری داشته و ظرفیت سرعت گرفتن بیشتر آن هم وجود دارد.
2- در هزاره سوم میلادی جنبش آزادیخواهی ایرانیان جنبشی اصولاً مخالف با خشونت است وراه کارهای مسالمت آمیز – مثل شرکت در انتخابات - ما را به هدف خواهد رساند
3- «استیو جابز» به عنوان اسطوره دوران اخیر که فرا گیر ترین وسایل ارتباطی را که روزی کسی تصور وجود آنها را هم نداشت به جهانیان عرضه کرد ، می گفت « تولید محصولات ما نه برای برآورد کردن نیازهای موجود و شناخته شده مشتریان بلکه بر اساس نیازهائی که مردم برای زندگی بهتر در آینده به آنها نیاز خواهند داشت تعریف و تولید خواهد شد. بلا فاصله بعد از فوت « استیو جابز » میلیون ها دستگاه «اپل » در سراسر گیتی خبر فوت ایشان را در اختیار مردم قرارداد – امری که برای اولین بار در تاریخ اتفاق افتاد-
4-  انتخابات مجلس نهم در ایران در حال برگزاری است.
1-      حاکمان فعلاً حاکم تمام داشته های خود را از بسیج مردمی تا تبلیغات در میزان مشارکت  مردم ایران برای شرکت در این انتخابات رو نمائی کرده اند.
2-       با داغ و درفش و زندانی کردن فعالین سیاسی و اجتماعی و تهدیدات جدید آنها پیغام عدم علاقمندی شان به شرکت « ما بسیاریم ها » در این انتخابات را به گوش جهانیان رسانده اند و می رسانند.
3-       برای حوزه انتخاباتی تهران انتخاب 25 نفر از لیست 50 نفر باقی مانده،  لابدی ناکزیر است.
4-      در دوردوم انتخابات تهران وبا توجه به کاندیدا های باقی مانده دامنه انتخاب به شدت برروی:
1-      تعداد رای منتخب اول تهران،
2-      و گزینش مابین لیست «پایداری» در یک سو و لیست «صدای ملت » و « اصولگرایان»    از سوی دیگر، محدود شده و اهداف و برنامه های کلیه نیروهای حاضر در بلوک قدرت در این خصوص از قبل تعریف شده و دیگر آقایانی که خود را به کری و کوری زده اند و منکر شنیدن صدای شهروندان «آرزومند مدیریت سالم و علمی» در کشورهستند، نمی توانند مواضع خود را عوض کرده و ادای گربه مرتضی علی را در بیاورند.
5-      مهندسین؟ انتخاباتی حاکمان قبل از شروع انتخابات پروژه خود را تمام شده می دانستند و جشن پیروزی را شروع کرده و در میتینگ های انتخاباتی « این حضور میلیونی مردم در انتخابات» را به همدیگر تبریک می گفتند. باید کنار بنشینند و ناظر بر پیش رفت امور در دور دوم باشند. (البته هنوز داغ و درفش کور می تواند ابزاری برای نا امید کردن مردم از «اعلام حضور» در این مرحله باشد – یاد شعارهای انقلاب می افتم که می گفتیم توپ تانک مسسل دیگر اثر ندارد-)
 «ما بسیاریم»
1-      در دوسال گذشته و در تمرین اعلام حضور «مابسیاریم» در یکی از برنامه های ورزشی 90 ما بسیاریم را با جواب «اس ام اسی» «نامریوط» به سه گزینه نشان دادیم.
2-      چهارده سال پیش ، برای اعلام حضور در مقابل « نادیده گرفته شدن » حماسه « دوم خرداد 1376 » را آفریدیم  وبا  عدم انتخاب ناطق نوری،  «خاتمی » را رئیس جمهور کردیم.
3-      اکنون می توان با دادن یک «تک رای» در تهران بزرگ، برای اعلام  حضور «سلبی » در این انتخابات – به کسی که اندکی احترام برای  مردم قائل هست - اعلام حضور کرد.
4-      خرج این اعلام حضور زیاد نیست ، تمامی ابزار مورد نیاز «مدرن» و« مسالمت آمیز» است و با اعلام گسترده این حضور می توان حاکمان را که در موقعیت «آچمز» قراردارند وادار به شنیدن صداهائی کرد که – نمی خواهند-  ویا  قادر به شنیدن آنها نیستند.
5-       در تهران و با اعلام آشکار از قبل،  با آرای  بیش از چهار میلیون نفر معترضین انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 ، می توان  یک کاندید  را با رای بالای 3 میلیون نفر انتخاب کرد و آنرا در مقابل چشم جهانیان قرارداد و هزینه « نادیده انگاشتن ما بسیاریم» را تا حد غیر قابل پرداخت بالا برد.

 ما بسیاریم ها!!

کمتر از 20  روز برای اعلام این مدل جدید از «حضور» وقت باقی است رهبران اجتماعی «مابسیاریم» در معرض آزمونی بزرگ هستند.  لطفاً از همه رهبران و نخبگان آرزومند ایران سرافراز بخواهیم تصمیم «مدرن» ، «مسالمت آمیز» و«سلبی» مورد نیاز را اتخاذ کنند و تنها خواسته ما این هست که عدم علاقمندی مان  به نادیده شدن را به حکام و جهانیان نشان دهیم.
  «ما بسیاریم ها» به احترام شهدا ، زندانی ها، رهبران در حصر و بویژه به احترام صف شکن جبهه ها « دکتر مهدی خزعلی» و به پاس اعتصاب غذا توسط ایشان ، بایددر «دور دوم»  انتخابات تهران مجلس نهم شرکت کنیم.
شعارهای ما در این شرکت در انتخابات که در سکوت و لاجرم «مسالمت آمیز ترین شکل» بیان می شود و می تواند به  گوش هر کسی برسد، این است: مابسیاریم!! زندانی سیاسی نمی خواهیم!! خواسته های مهدی خزعلی برای آزادی وجمع کردن بساط تزویر و ریا و دروغ ... مورد تائید ماست
مطالبه دادن یک«تک رای»  به کسی که « دروغ گفتن  را کار بدی بداند» بر عهده رهبران جنبش سبز و هر جریان سیاسی مورد احترام «ما بسیاریم ها» است.
تاریخ را با گوشت و پوست و استخوان می سازیم!! این یک فرصت «لاجرم  تاریخی » است که می توان با فریاد سکوت و در «زمین حریف» گوش اهریمنان را کر کرد؟ نتیجه این تاکتیک استراتژیک غیر قابل دیده نشدن است ، با این اقدام دنیا در مقابل  عظمت فرهنگ صلح طلبانه مردم ایران  سر تعظیم فرود می آورد و بدیهی است سندی برای  خطای رهبران در نا دیده گرفتن نتیجه انتخابات 22 خرداد 1388 خواهد بود و اگر ما این کار را نکنیم « تاریخ درمورد نسل حاضر قضاوت سختی خواهد داشت.»
 وقت تنگ است.


فروردین 1391  تهران